Saturday, September 30, 2006

زندگی ها


"Ah how ill at ease sometimes
I feel you areWith me,
victor among men!

Because you do not know
That with me were victorious
Thousands of faces that you can not see,
Thousands of feet and hearts that marched with me,
That I am not,
That I do not exist,
That I am only the front of those who go with me,
That I am stronger
Because I bear in me
Not my little life
But all the lives,
And I walk steadily forward
Because I have a thousand eyes,
I strike with the weight of a rock
Because I have a thousand hands
And my voice is heard on the shores
Of all the lands
Because it is the voice of all
Those who did not speak,
Of those who did not sing
And who sing today with this mouth
That kisses you."

Pablo Nervada \"Lives\" (1952)

این هم فارسیش البته با تاخیر
زندگی ها
چه دلنگرانی ها، گاه
وقتی که با منی
و من پیروزتر و سرفرازتر ار دیگر مردان! ن
زیرا نمی دانی
که در من است
پیروزی هزاران چهره ای که نمی توانی ببینی
هزاران پا و قلبی که با من راه سپرده اند
نمی دانی که این من نیستم
من یی وجود ندارد
من تنها نقشی ام از آنان که با من می روند
که من قوی ترم
زیرا در خود
نه زندگی کوچک خود
بل تمامی آن زندگی ها را دارم
و همچنان پیش می روم
زیرا هزاران چشم دارم
با سنگینی صخره یی فرود می آیم
زیرا هزاران دست دارم
و صدای من در ساحل تمامی سرزمین هاست
زیرا صدای آنهایی را دارم
که نتوانستند سخن بگویند
نتوانستند آواز بخوانند
امروز با دهانی نغمه سر می دهند
که تو را می بوسد

0 Comments:

Post a Comment

<< Home