Wednesday, January 31, 2007

مرد

به تو می‌آموزم چگونه با لبخند کينه را پنهان کنی. چگونه رام بنمايی و در پس آن توسنی کنی. چگونه بی‌نيازی را پرده خودخواهی کنی. به تو می‌آموزم چگونه با بزرگ کردن ايشان پستشان کنی. چگونه مهربان بنمايی و در پس آن بيزاری کنی. آه مبادا خودت باشی. اين جائيست که نيکيهايت دشمنان تواند. جايی که اگر درخت بارده باشی سنگ می‌خوری. آنان که مرد بودند از مردی افتادند؛ و حالا نوکری پيشه کرده‌اند تا زنان را از زنی بيندازند. اين جائيست که همه [بايد] خواجه باشند؛ تا فقط يکی مرد جلوه کند.
«پرده‌خانه؛ بهرام بيضايی؛ انتشارات روشنگران؛ چاپ سوم؛ صفحه ۱۲۲»

2 Comments:

Blogger Shine said...

کیست که بیاموزد و کیست که بیاموزاند؟

4:24 PM  
Blogger حسين حاجي غفاري said...

بساط از خانه بيرن نه كه وقت است
قدم بر طرف هامون نه كه وقت است
غم هر بوده و نابوده تا چند
حكايت گفتن بيهوده تا چند

4:26 PM  

Post a Comment

<< Home