Tuesday, February 20, 2007

آگاهی


جواب آزمایشو که گرفت فهمید که جواب سرطانش مثبته اشک تو چشماش جمع شد
بعد که بغلش کردمو گریستم گفت نه عزیزم گریه نکن این جوری حداقل می دونم که کی قراره بمیرم
الهی شکر که خدا زمانشو بهم گفت حالا می رم سراغ کارهایی که برای این زمان گذاشته بودم
یاد خودم افتادم زمانی که قرار بود فردا جواب تست سرطانم بگیرم فقط 23 سالم بود از ولیعصر تا پارک وی پیاده رفتم و فکر کردم که اگه مثبت بود چی کار کنم و آخرش به این نتیجه رسیدم که هیچی همین کارهایی که الان می کنم می رم سره کارم میرم دانشگاه و همین طوری ادامه میدم زندگی می کنم هر ثانیه اشو اما کارهایی رو که دوست دارم بیشتر می کنم آدمهایی رو که دوست دارم بیشتر می بینم همین مگه الان که نمی دونم کی قراره بمیرم چی کار می کنم هیچی همین کاری که همیشه میکردم
زندگی
زندگی در الان
ثانیه به ثانیه
با تمام وجودم

0 Comments:

Post a Comment

<< Home