Tuesday, April 03, 2007

نمی دونم...

سر در نمی یارم
دلم برات ریش شده
آخه چرا تو عزیز دلم
چرا آرزوهای تو باید خاکستر بشه
اون همه بدبیاری بس نبود برات
حالا زندگیتم باید بدی
می خوام هرچی آرزو تو سینه داری
یا هر چی که دوست داری برات برآورده کنم
یا کاری بکنم که شاد بشی
یا دست کم غمگینت نکنم
هزار سینه شکسته و آه سرد من
برای درد تو کم است
می دانم که ملافه را چنگ می زنی تا فریاد نکشی
...
ای خدا از این زندگی سوخته تو
و از درد جانکاه من
درد درد و باز هم درد سهم تو از این روزهاست
عزیز پر شکسته ام

0 Comments:

Post a Comment

<< Home