اینجا این روزها بوی ترس می دهد ترس رفتن ترس از دست دادن و بدتر از همه ترس ماندن اینقدرحاکم شده که حاضری بزنی تا نخوری حلال کنی تا حرام نشوی دروغ حقیقت کنی تا فراموش نشوی و ... وای ازاین انسان که منم
آیا مرا بخشیده ای این خاطره ها رهایم نمی کنند کج خلقی هایم و صبوری تو و زمانی که رفت و این سبو شکست و ...و بامداد فراق رسید... و فقط کاش به سردی در فکر من نشست کاش و هزاران کاش دیگر ... که جز حسرتم نیافزود حال به انتظار نشانه ای از بخشش توام