منع

چیزهایی که شنیدم و دیدم و فهمیدم این قدر بزگتر از قد و فهم عقل من بود که میخواستم سرمو بکوبم به دیوار باورم نمی شد این آدم مثل من بود حتی توی خیلی از زمینه ها بهتر ازمن گفتم خدایا مگه میشه این دفعه واقعا دیگه نمی تونم این مسئله رو تحلیل کنم مگه میشه مگه این آدم چی کم داره که تن به این خواری داده قیافه تیپ سن تحصیلات حتی هنر از هر چیزی اطلاع داشت و من نمی توانستم باور کنم و گفتم خدایا دیدی گفتی از این بشر دوپا هیچی بعید نیست هیچی پس باز پناه می برم به تو از خودم ازخود خود خود بدم پناهم میدی